زندگی نامه ی خود نوشت رضامظفری

زندگینامه ی خودنوشت 

 رضا مظفری

فرزند:حسن

متولد : گیلان؛املش, روستای جورکاسر،شانزدهم شهریور1351

درفضای خانوادگی روحانی وانقلابی ،زاده شدم.پدرم اهل علم وفضیلت و ادبند.کتابخانه ی ارزشمندی که ایشان در منزل داشتند ،از کودکی مرا با کتاب و دفتر وقلم مأنوس کرده بود ،لذا شوق دانش در جانم شعله می کشید.دروس معمولی ابتدایی و راهنمایی ودبیرستان برایم تحمل ناپذیر بود،گویا در آن ها نمی یافتم ،آنچه می خواستم.

درسال 1366 به اشتیاق حوزه ی علمیه ی قم از گیلان بار سفر بستم ؛اما فضای دفاع مقدس شوری دیگر درمن ایجادکرد و آسیمه سر به جبهه رفتم در حالی که  پانزده سال بیشتر نداشتم.

در سال 1367 در آزمون حوزه ی علمیه ی قم پذیرفته شدم و به لطف پروردگار ،راه خویش را نورانی و پرارج می دیدم.دروس سطح را نزد حضرات آیات محفوظی،موسوی تهرانی ، دوزدوزانی واستادی گذراندم .آنگاه برای سپری کردن سطوح عالی و مباحث اجتهادی فقه نزد حضرت آیت الله العظمی بهجت و مرحوم آیت الله العظمی صالحی مازندرانی شرفیاب شدم.اندکی نیز فلسفه را نزد آیت الله انصاری شیرازی آموختم.

در ایام تحصیل توفیق حضور در جلسات   تحقیقی پژوهشکده ی باقرالعلوم (ع) رایافتم و سال ها با دوستان اهل قلم درجلسات نقد وبررسی آثار مطرح دوران و دوره های آموزش نویسندگی شرکت نمودم.یاد اساتید این ایام به ویژه حجت الاسلام والمسلمین جواد محدثی را گرامی می دارم.

از نخستین سال تحصیل در حوزه ،مقالاتی مختصر می نوشتم که معمولا در نشریات گیلان همچون "نقش قلم" و"کادح" و"هاتف" وگاه در نشریات قم همچون"بعثت"چاپ می شد.نیز مقاله ای درفصلنامه ی "تاریخ و فرهنگ معاصر"از اینجانب منتشر شده است.

در ایام نوجوانی به تشویق  پدرفرزانه ام،اقدام به گرد آوری شرح احوال دانشمندان گیلان نمودم؛کاری که ایشان خود آن را آغاز کرده بود اما به دلیل مسوولیت اداری فرصت انجام نداشت.پس از سال ها تلاش "مشاهیر گیلان "فراهم آمد که البته دو جلد آن نشر یافت و بیشتر آن هنوز به شکل دستنویس باقی مانده است.دراین پژوهش نام بیش از هزار شخصیت تاریخی گیلان ،اعم از فقیهان و فیلسوفان و شاعران وپادشاهان ذکر شده است.کتاب دیگری به نام "آخرین یادگار"شرح احوال مرحوم آیت الله مهدوی لاهیجی نیز نوشته شد که دو بار چاپ ونشر یافت.

"حدیث پارسایی" زندگینامه ی آیت الله العظمی میرزا حبیب الله املشی ؛دیگر کتابی است که از سال 1376تا کنون سه بار از سوی ناشر چاپ ومنتشر شده است وبه لطف الاهی مورد توجه اهل اندیشه وقلم قرارگرفت. 

 درسال 1378 به درخواست مرکز پژوهش های اسلامی صداوسیمای کشور،تحقیق کتابی زیر عنوان"سیر اندیشه ی دینی در گیلان"را آغاز نمودم و تقریبا رو به اتمام بود که به دلیل پذیرش امامت جمعه ی "شهرستان شفت"درسال 1379 متاسفانه ناتمام ماند.

از سال 1374 تدریس در حوزه ی علمیه ی قم را آغاز نمودم.ادبیات عرب،ادبیات فارسی،آموزش فقه ومنطق برخی از مواد درسی مورد تدریس اینجانب بود.پس از انتصاب به عنوان امام جمعه ،امر تدریس را رها نکردم وعلاوه بر حضور در دانشگاه ،به تدریس فقه واصول وتفسیر در سال های گذشته مشغول بوده ام.

از نوجوانی ،ابیاتی برزبانم جاری می شد که تا سال ها توجه چندانی به آن ها نداشتم.به هر روی گه گاه که دل حال و هوایی می یابد،ابیاتی نیز سروده می شود.

توفیق حضور در محافل ادبی ،نشاطی در درونم ایجاد می کند وسر ذوق می آیم .در شهرستان شفت هنگامی که در سال 1379 وارد شدم ،دیدم شاعران جوان محفلی برای عرضه ی  محصول ذهنی خود ندارند.در دفتر امام جمعه" انجمن ادبی امین"را تاسیس کردم.(امین تخلص شعری مقام معظم رهبری است).سه سال توفیق جلسات ادبی مداوم در آن دیار نصیبم .اکنون نمی دانم سرنوشت آن محفل چه شده است؟اگر ذوق شعری ارثی باشد طبیعتا از پدر عزیزم ارث برده ام ،که او شاعری تواناست.

تأسیس "کتابخانه ی تخصصی مهدویت"در املش،از آرمان هایم بود که به یاری پروردگار درسال1384 انجام یافت.اگرچه هنوز ساختمان مناسبی برای آن تدارک نشده است.در این کتابخانه صد ها عنوان کتاب ویژه ی حضرت ولی عصر(ع)تدارک شده ؛که می تواند عاشقان اهل بیت (ع)را در معرفت بیشتر یاری کند.

از دیگر برنامه های سال های گذشته –که استمراردارد-همکاری پیوسته با صدا و سیمای گیلان است.حضور در صدها برنامه ی رادیویی و تلویزیونی به عنوان "کارشناس فرهنگی،مذهبی و سیاسی"محصول این برنامه ها است.

تاسیس "شورای روحانیت املش "نیز در دوره ی حضور اینجانب به عنوان امام جمعه ی املش رخ داد.امر مبارکی که محصول آن انسجام وهمدلی روز افزون این صنف خدمتگزار است.

درسال 1384 شمسی توفیق برگزاری "آیین تجلیل از مقام میرزا حبیب الله املشی"(محقق رشتی) را با حضور جمع بسیاری از علما وبا سخنرانی آیت الله قربانی نیز نصیب شد.

از دیگر برنامه های فرهنگی انجام یافته "کنگره ی آیت الله شهید ربانی املشی وشهدای روحانیت"در املش بود که در 17تیر ماه 1386برگزار شد.دراین کنگره –که در آن شخصیت های طراز اول نظام حضور داشتند-حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی "رییس محترم مجلس خبرگان"وآیت الله حسن صانعی (رییس بنیاد پانزده خرداد) وامام جمعه ی محترم رشت و استاندار گیلان سخنرانی نمودند.این کنگره با پیام مقام معظم رهبری که در دیدار اینجانب عنایت فرمودند ،آغاز شده بود.

مقالات علمی مناسبی نیز به دبیرخانه رسید ؛که امید واریم دبیرخانه ی کنگره با استمرار فعالیت ها،اقدام به چاپ مقالات بنماید.این کنگره را می توان نقطه ی عطفی در تحولات املش و منطقه دانست.

از دیگر فعالیت های فرهنگی انجام یافته توسط اینجانب تأسیس "موسسه ی فرهنگی آدینه ی املش"است.هدف از این کار ارتباط بخشی توسعه یافته ی نماز جمعه با جوانان بود که تا حد زیادی توانستم به هدف تعیین شده دست یابم. امری که محصولش حضور عاشقانه وباطراوت صدها جوان و نوجوان املشی در نماز جمعه بود.در همین راستا ماهنامه ی"املش وآدینه"را هم منتشر نمودیم تا آغازی باشد بر فعالیت های گسترده تر مطبوعاتی در منطقه.این نشریه دردوره ی امامت جمعه ی اینجانب در  هشت شماره منتشر شد.

اکنون نیز کتاب"موسیقی در فقه شیعه"را به پایان رسانده ام.این کتاب یک پژوهش فقهی در باب موسیقی و غنا وپایان نامه ی سطح 3 اینجانب است.

تأسیس "مؤسسه ی خیریه ی فاطمة الزهراءاملش" نیز از توفیقاتی بود که خداوند نصیب فرمود واکنون نیز رییس هیأت امنای این مجموعه هستم.

با احترام

رضا مظفری

6/3/1387 شمسی